i dont know

ساخت وبلاگ

 

همه عمر برندارم سر از این خَمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن

تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی
نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

که تحیتی نویسی و هدیّتی فرستی
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا

به وصال مرهمی نِه چو به انتظار خَستی
نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را

تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی
گله از فراق یاران و جفای روزگاران

نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی

"سعدی"

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت: 23:50

بولود مرادی یازاندا دالیسیجا آتلی گلیر سانار.

قلم قاریشقاسی سطیرلری قارالایا قارالایا گئدر و الهام تانریسی: سؤزجوکلرین چوخو یئرده قالدی، بیر آز دا یئر به یئر اولمالییدی سؤزجوکلر، یوخ او سؤزجوک گؤزل دئییل سؤزجوکلری ده‌ییشمه من ائله دئمه‌میشدیم، اما قاریشقا یئین آرخادان گلیر بو قاریشقانی یئیه‌جک کیمی قلم قاریشقاسی قاچار هئچ نه‌یه باخمادان.

بیز هامیمیز بیر آز اوجوروق و بولود بیز آز چوخ اوجوردور، چوخ تله‌سیک‌دیر. هردن نسه بلکه بیر آز یاواش یئری‌یر قلم قاریشقاسی، حوصله‌ایله ایز بوراخار. اوندا بولوت داها اوخومالی اولار. منجه بو شعری اونلاردان بیریسی‌دیر:

ا

تک آداملیق شئعیر...

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 120 تاريخ : جمعه 4 مهر 1393 ساعت: 0:08

 

PLAN while others are playing
برنامه ریزی کن وقتی که دیگران مشغول بازی کردنند
STUDY while others are sleeping
مطالعه کن وقتی که دیگران در خوابند
DECIDE while others are delaying
تصمیم بگیر وقتی که دیگران مرددند
PREPARE while others are daydreaming
خود را آماده کن وقتی که دیگران درخیال پردازیند
BEGIN while others are procrastinating
شروع کن وقتی که دیگران در حال تعللند
SAVE while others are wasting
صرفه جویی کن وقتی که دیگران در حال تلف کردنند
LISTEN while others are talking
گوش کن وقتی که دیگران در حال صحبت کردنند
SMILE while others are frowning
لبخند بزن وقتی که دیگران خشمگینند
PERSIST while others are quitting
پافشاری کن وقتی که دیگران در حال رها کردنند

 

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت: 23:50

 

بی‌نمازی با یکی از اهل راز
خواست گوید علت ترک نماز
گفت : هر وقتی که کردم قصد آن
آفتی آمد به مالم، ناگهان
و آن دگر گفتش که من کردم نماز
مدتی بسیار و شبهای دراز
تا برون آیم ز فقر و احتیاج
گیرد آن دکان و بازارم رواج
حاصلی از وی توقع داشتم
چون نشد، یکبارگی بگذاشتم
این بود احوال جهال، ای عزیز!
این بودشان پایهٔ قدر و تمیز
واجبی را در خیال، این گمرهان
کرده‌اند از جهل خود، ممکن گمان
داده نسبت بخل یا غفلت به وی
در مقایل، خویش را دانسته شیء
غیر ممکن، کی ز ممکن کرد فرق
آنکه در دریای تشبیه است غرق
تا نشد اوصاف امکانیش فهم
کی تواند دید کوته، دست وهم
ساحت عزت، چه سان داند بری
از خلاء و سطح و بعد جوهری
تا ندانسته است اعراض عدد
بر چه معنی خواهدش گفتی احد
هرچه گوید، در رضا و در غضب
زان منزه‌دان، جناب قدس رب
گرچه تقدیس خداوند صمد
از ره تقلید هم ممکن بود
زان جهت گوییم: جمعی از عوام
یافته در سلک اسلام، انتظام
لیک، این اسلام، حکم ظاهر است
تا برون آید ز گبر و بت‌پرست
گرنه فضل از حق خود دارد قبول
کی شود مقبول تقلید اصول
بلکه آن تقلید هم از مشکلات
اصل مطلب چون بود از غامضات
ز آن، نبی مجمل رساند اول پیام
که در آن منظور بودش خاص و عام
رفته رفته، عقلها چون شد قوی
یافت بسطی مجملات معنوی
آنکه از علم سیر دارد خبر
کرده در اقوال معصومین نظر
دیده اجمالات و تفصیلاتشان
در تکلم، مختلف حالاتشان
سائلی پرسید از تفویض و جبر
تا شناسد، کیست در امت چو گبر
گفت: تفویض، آنکه اعمال تمام
حق مفوض کرده باشد بر آنام
راست گفت؛ این نیز تفویضی بدست
لیک، آن نه کز پیمبر واردست
چون نبودش تاب استعداد و درک
کرد زان تفسیر، این تفیض، درک

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت: 23:50

 

ســـن یاریمین قاصدی سـن
ایلش ســنه چــــای دئمیشم
خـــیالینی گــــوندریب دیــــر
بسکی من آخ ، وای دئمیشم
آخ گئجه لَـــر یاتمـــــامیشام
مــن سنه لای ، لای دئمیشم
ســـن یاتالــی ، مـن گوزومه
اولـــدوزلاری ســـای دئمیشم
هــر کـــس سنه اولدوز دییه
اوزوم ســــــــــنه آی دئمیشم
سننن ســـورا ، حــــیاته من
شـیرین دئسه ، زای دئمیشم
هــر گوزلدن بیــر گـــول آلیب
ســن گـــوزه له پای دئمیشم
سنین گـــون تــک باتماغیوی
آی بـــاتـــانـــا تــــای دئمیشم
اینــدی یــایــا قــــیش دئییرم
ســـابق قیشا ، یای دئمیشم
گــاه تــوییوی یاده ســــالیب
من ده لی ، نای نای دئمیشم
ســونــــرا گئنه یاســه باتیب
آغــــلاری های های دئمیشم
عمـــره ســورن من قره گون
آخ دئــمــیشم ، وای دئمیشم

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت: 23:50

 

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید          گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز              گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم               گفتا که شب‌رو است او، از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد         گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد         گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت      گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد          گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد   گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

i dont know...
ما را در سایت i dont know دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ¸.•*´¨`*•.¸♫مـــهـ♥ـــدیــــ♫¸.•*´¨`*•.¸ mahdi-me1 بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت: 23:50